(2710)گفت کی بیآلتی سودا کنم |
|
تا نه من بیآلتی پیدا کنم |
(2711)پس گواهی بایدم بر مفلسی |
|
تا شهی رحمم کند با مونسی |
(2712)تو گواهی، غیر گفتوگو و رنگ |
|
وانما، تا رحم آرد شاه شنگ |
(2713)کین گواهی که زگفت و رنگ بد |
|
نزد آن قاضیالقضاة آن جرح شد |
(2714)صدق میخواهد گواه حال او |
|
تا بتابد نور او بیقال او |
بیآلتی پیدا کنم: یعنی به درجه یی از قرب برسم که پذیرفتن من در بارگاه او نیاز به اسباب وعلل نداشته باشد.
رحمم کند با مونسی : یعنی لطف کند ومرا مونس خود سازد وبه حضور بپذیرد.
جرح: در اصطلاح، بیان مطلبی است که ثابت کند شهادت گواهان صحت ندارد.
سودا: خرید و فروش، تجارت، مجازا کارى مفید و مقبول.
شنگ: ظریف و خوش منش.
قاضى القضاة: کسى که از جانب خلیفه یا سلطان بشغل قضا در تمام کشور منصوب مىشد و حق داشت که دعاوى تمام اهل مملکت را بشنود و حل و فصل کند و قاضیان شهرها را منصوب یا معزول نماید.اگرچهقاضى القضاة، خداى تعالى است که احکم الحاکمین است و مرجع همه احکام بدوست و او بر باطن حکم مىراند نه بر ظاهر، بر خلاف قضات بشرى که بموجب ظواهر، داورى مىکنند.
گفت و رنگ : مقصود از گفت و رنگ، آن دسته از اعمال ظاهرى است که در آنها صدق و اخلاص درون رعایت نشده باشد.
( 2710) گفت من تا بىاسبابى پیدا نکردهام چگونه بىاسبابیرا وسیله قرار دهم.( 2711) من یک گواهى براى افلاس خود لازم دارم تا شاه بمفلسى من ترحم کند.( 2712) بلى این طور است ولى تو یک گواهى غیر از گفتگو و فریب و رنگ بنما تا شاه رحمت آرد.( 2713) این گواهى که از سخن و فریب باشد در نزد آن قاضى القضات گواهیش مردود شده و قبول نخواهد شد.( 2714) صدق و راستى باید گواه انسان باشد تا بىسخن نور صداقت تابان شده و گواهى دهد.
مرد گفت: من باید چنین حالی را در خود پدید آورم و به درجهای از قرب برسم که پذیرفتن من در بارگاه او نیاز به اسباب و علل نداشته باشد. اما چگونه؟ مادامی که به مرتبهْ فقر نرسیدهام، نمیتوانم به مقام قرب برسم. پس ابتدا باید شاهد و گواهی بر افلاس و فقر خود داشته باشم، تا شاهِ حقیقت به سبب افلاس من، بر من رحم و شفقتی آورد. ما فقط سخن از فقر میگوییم و رنگ و روی فقرا را داریم. نشانههای دیگری باید باشد تا آن شاه شوخ و لطیف طبع به ما لطف کند. قاضیالقضاة این دلایل (اعمال ظاهری که در آن صدق و اخلاصِ درون رعایت نشده باشد) را رد میکند. بنابراین باید صدق و راستی در کار باشد تا توجه و لطف حق بدون گفتوگو شامل حال ما شود.
محمدرضا افضلی تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد .... |